ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
یا کشاکشهای روانشناختی
در هیچ قاعده عرفانی نخواهد گنجید , طواف خون در مدار وجود ...
وجود را باید گذاشت , باید گذشت ,
از دروازه زمان و غبار را از شانه های خسته دل ربود
پنجه در گیس سیاه شب باید تنید و در حجله سیاهش ماه را به تمکین فراخواند !
حتی اگر کفتارها سقوطمان را به انتظار نشسته باشند.
پی نوشت : لبخند میزنم چراکه در سختیها است که انسان می شوم . پس بیهوده به لبخند من نیشخند نزن !
خداحافظ همین حالا
همین حالا که من تنهام
خداحافظ به شرطی که بفهمی تر شده چشمام
خداحافظ کمی غمگین
به یاد اون همه تردید
سلام . خوبید؟برای اولین بار هست که از وبلاگ زیبای شما دیدن میکنم . قشنگ و پرمحتوا مینویسید . موفق باشید
سلام محسن حان ،
ممنون ارینکه خبرم را میگیری
آسمانت ستاره باران از گلهای مجبت باد
سلام داش محسن هنوزم توعرفان سیر میکنی بکش بیرون بابا
اونی که رفته دیگه هیچوقت نمی یاد!!!!
خاک بابا ....
بدجوری خاک دامن گیر بابا
صلاح کار کجا و من خراب کجا
بهبین تفاوت راه از کجاست تا بکجا