آقای رئیس

مجموعه گاه نگارها و یادداشت ها

آقای رئیس

مجموعه گاه نگارها و یادداشت ها

سر بی گناه پای چوبه دار

و عشق در بوته آزمایش گذاشته شد و چه سوالات بی جوابی که ندیدم و یک ممتحن خوش قلب که نقش جلاد را برای من که سر در طناب اعدامش داشتم بازی میکرد و آماده بود تا به صندلی لرزانی که بیگناهی مرا بازبان چوبی اش جیر جیر میکرد لگد بزند و مرا که در وهم بیگناهیم  حیران شده بودم معلق کند ... اما بیگناهیم را نمی توانستم به اثبات برسانم تا وقتی که چشمانش را دیدم . جواب چه آسان بود !